بسیار پیش می‌آید که دنبال بهبود روش انجام کار و ایجاد تغییرات مثبت در روند انجام مسائل و یا برداشتن یک معضل از سر راه خود هستیم. بسیاری از افراد در نگاه اول دنبال انجام تغییرات خیلی بزرگ و ریشه‌ای برای حل این مسائل هستند. آن‌ها احتمالا نمی‌دانند که اغلب مشکلات بزرگ از مسائلی کوچک و پیش‌پا‌افتاده نشئت می‌گیرند.
مثلا چند روز پیش وقتی یکی از هم‌کلاسی‌ها از کمبود زمان برای انجام تکالیف و دشوار بودن آن‌ها گلایه می‌کرد، استاد به او گفت:«من می‌دونم شماها خیلی کار دارید، همه‌مون کارای دیگه‌ای جز درس داریم. ولی یه راهی بهتون میگم که تو کاراتون رعایت کنید حالا نه فقط تو درس و تمرین... روزی که تمرین تعیین میشه یه نگاه بهش بندازید و یا اگر مقاله‌ای بهتون میدم یه ربع وقت بزارید سریع بخونیدش. بعد بزارید تا چند روز بعد که بشینید و انجامش بدید. ذهنتون تو این مدت بهش فکر می‌کنه و نتیجه‌ی کار خیلی خوب از کار درمیاد در حالی که وقت زیادی ازتون نمی‌بره...»

این نکته رو من قبلا توجه کرده بودم به علاوه‌ی مثال‌های متعدد دیگه.

مثلا این که کارا رو تو دفترچه بنویسم و آخر شب وارد تقویم کنم. یا مثلا تو مترو چیزی برا خوندن همراه داشته باشم یا همیشه به همه سلام کنم و لبخند بزنم حتی اگر هیچ خوشحال نباشم. یا هر نوشته‌ای بنویسم، بالاش تاریخ بزارم و یا و یا و ...

شما هم از این کارای کوچیک انجام میدید؟